قانون 2 درصدی یک اصول اساسی مدیریت ریسک است (من شرایط "مدیریت ریسک" یا "حفظ سرمایه" را ترجیح می دهم زیرا آنها توصیفی تر از "مدیریت پول" هستند). حتی اگر شانس به نفع شما جمع شود ، توصیه نمی شود بخش بزرگی از سرمایه خود را در یک تجارت واحد به خطر بیاندازید.
لری هیت ، در جادوگران بازار جک شوجر (1989) ، دو درس آموخته شده از یک دوست را ذکر می کند:
- هرگز سبک زندگی خود را شرط بندی نکنید - هرگز در یک تجارت واحد ، بخش بزرگی از سرمایه خود را ریسک نکنید. وت
- همیشه بدانید که بدترین نتیجه ممکن چیست.
Hite ادامه می دهد قانون 1 درصدی خود را که در مورد طیف گسترده ای از بازارها اعمال می کند ، توصیف می کند. این امر از آن زمان توسط معامله گران سهام کوتاه مدت به عنوان قانون 2 درصدی اقتباس شده است:
هرگز بیش از 2 درصد از سرمایه خود را در هر سهام ریسک نکنید.
این بدان معناست که اجرای 10 ضرر متوالی فقط 20 ٪ از سرمایه شما را مصرف می کند. این بدان معنا نیست که شما باید 50 سهام مختلف را تجارت کنید! اگر از خسارات متوقف شده استفاده می کنید ، مانند توقف های دنباله دار ATR ، سرمایه شما در معرض خطر به طور معمول بسیار کمتر از قیمت خرید سهام است.
نحوه اعمال قانون 2 درصدی
- 2 درصد از سرمایه تجاری خود را محاسبه کنید: سرمایه شما در معرض خطر است
- کارگزاری را در خرید و فروش کسر کنید تا به حداکثر خطر مجاز خود برسید
- ریسک خود را به ازای هر سهم محاسبه کنید: از بین رفتن خود را از قیمت خرید کسر کنید و یک ماده را برای لغزش اضافه کنید (همه توقف ها در حد واقعی اجرا نمی شوند). برای یک تجارت کوتاه ، این روش معکوس می شود: قبل از اضافه کردن لغزش ، قیمت خرید را از ضرر متوقف کنید.
- حداکثر تعداد سهام سپس با تقسیم حداکثر خطر مجاز شما توسط ریسک برای هر سهم محاسبه می شود.
مثال
تصور کنید که کل سرمایه معاملات سهم شما 20،000 دلار است و هزینه کارگزاری شما در هر تجارت 50 دلار ثابت است.
- سرمایه شما در معرض خطر است: 20،000 دلار * 2 درصد = 400 دلار در هر تجارت.
- کارگزاری ، در خرید و فروش ، و حداکثر خطر مجاز شما: 400 دلار - (2 * 50 دلار) = 300 دلار است.
- ریسک خود را برای هر سهم محاسبه کنید: اگر یک سهام 10. 00 دلار قیمت دارد و می خواهید یک توقف ضرر را با قیمت 9. 50 دلار قرار دهید ، ریسک شما 50 سنت در هر سهم است. لغزش 25 سنت را اضافه کنید و خطر شما در هر سهم به 75 سنت در هر سهم افزایش می یابد.
- حداکثر تعداد سهام که می توانید خریداری کنید بنابراین:
300 دلار / 0. 75 دلار = 400 سهم (با هزینه 4000 دلار)
امتحان سریع
سرمایه شما 20،000 دلار و کارگزاری 20 دلار برای هر تجارت است. سهم در هر سهم 10. 00 دلار معامله می شود و شما می توانید ضرر توقف خود را با قیمت 9. 25 دلار قرار دهید. چند سهام می توانید خریداری کنید؟قانون 2 درصد را اعمال کنید.
نکته: به یاد داشته باشید که برای کارگزاری ، در خرید و فروش و لغزش (از 25 سنت/سهم) اجازه دهید.
پاسخ نشان می دهد
پاسخ: 360 سهم (با هزینه 3600 دلار).
محاسبه:
سرمایه در معرض خطر 2 درصد از سرمایه خود را محاسبه می کند. | 20،000 $ × 2 ٪ | 400 دلار |
حداکثر سرمایه مجاز در معرض خطر در معرض خطر - خرید و فروش کارگزاری. | 400 دلار - (2 × 20 دلار) | 360 دلار |
ریسک برای هر سهم قیمت خرید - متوقف کردن ضرر + یک شرط برای لغزش. | 10. 00 دلار - 9. 25 دلار + 0. 25 دلار | 1. 00 دلار در هر سهم |
حداکثر تعداد سهام حداکثر ریسک مجاز ÷ ریسک برای هر سهم. | $ 360 ÷ 1 $ | 360 سهم |
هزینه به استثنای کارگزاری و سایر هزینه ها. | 360 $ 10. 00 $ | 3600 دلار |
آیا 2 درصد برای همه معامله گران سهام مناسب است؟
همه معامله گران با همان میزان موفقیت روبرو نیستند (یا قابلیت اطمینان آن را ون تارپ می نامد). معامله گران کوتاه مدت معمولاً به نرخ موفقیت بالاتری می رسند ، در حالی که معامله گران بلند مدت به طور کلی به نسبت های بیشتر ریسک ریسک می رسند.
نرخ موفقیت (قابلیت اطمینان)
نرخ موفقیت شما تعداد معاملات برنده به عنوان درصدی از کل معاملات شما است:
نرخ موفقیت = معاملات برنده / (معاملات برنده + از دست دادن معاملات) * 100 ٪
نسبت های پاداش ریسک
نسبت پاداش ریسک شما سود مورد انتظار شما در مقایسه با سرمایه خود در معرض خطر است (واقعاً باید نسبت پاداش/ریسک نامیده شود زیرا این روشی است که به طور معمول بیان می شود). اگر میانگین سود شما (پس از کسر کارگزاری) در معاملات برنده 1000 دلار است و شما به طور مداوم 400 دلار در هر تجارت در معرض خطر قرار داده اید (مانند مثال 2 درصد قانون) ، نسبت ریسک ریسک شما 2. 5 به 1 خواهد بود (یعنی 1000 دلار / 400 دلار)واد
نسبت ریسک-پاداش = میانگین سود در معاملات برنده / متوسط سرمایه در ریسک
میزان اعتماد به نفس
اگر ما سه معامله گر داریم:
معامله گر: | آ | شرح | جف |
دوره زمانی: | کوتاه مدت | متوسط | دراز مدت |
میزان موفقیت: | 75 ٪ | 50 ٪ | 25 ٪ |
نسبت ریسک-پاداش: | 1.0 | 3.0 | 10. 0 |
معامله گر
معاملات کوتاه مدت و به طور متوسط 125 ٪ سود نسبت به تمام معاملات خود دارد.
معاملات برنده: | 75 ٪ * 1 | 0. 75 |
کمتر: از دست دادن معاملات | 25 ٪ * 1 | -0. 25 |
سود متوسط | . 50 | |
به عنوان درصدی از سرمایه در معرض خطر | 50 ٪ |
تاجر ب
معاملات میان مدت و میانگین 200 ٪ سود نسبت به تمام معاملات خود را دارد.
معاملات برنده: | 50 ٪ * 3 | 1. 50 |
کمتر: از دست دادن معاملات | 50 ٪ * 1 | -0. 50 |
سود متوسط | 1. 00 | |
به عنوان درصدی از سرمایه در معرض خطر | 100 ٪ |
معامله گر ج
معاملات بلند مدت و به طور متوسط 325 ٪ سود نسبت به تمام معاملات خود دارد.
معاملات برنده: | 25 ٪ * 10 | 2. 50 |
کمتر: از دست دادن معاملات | 75 ٪ * 1 | -0. 75 |
سود متوسط | 1. 75 | |
به عنوان درصدی از سرمایه در معرض خطر | 175 ٪ |
این لزوماً به این معنا نیست که معاملهگر C سود بیشتری نسبت به A دارد. معاملهگر A (کوتاهمدت) احتمالاً معاملات بیشتری نسبت به معاملهگر C انجام میدهد. ممکن است شرایط زیر را داشته باشید:
معامله گر: | آ | شرح | جف |
دوره زمانی: | کوتاه مدت | متوسط | دراز مدت |
میانگین سود/تجارت | 50 ٪ | 100 ٪ | 175 ٪ |
تعداد معاملات/سال | 300 | 100 | 40 |
زمان بازگشت سرمایه در معرض خطر | 150 | 100 | 70 |
سرمایه در معرض خطر | 2% | 2% | 2% |
درصد بازده سالانه سرمایه | 300% | 200% | 140% |
ریسک نسبی
اکنون ریسک نسبی کاهش 20 درصدی هر معامله گر را محاسبه می کنیم. از ماشین حساب احتمال دو جمله ای در http://vassarstats. net/textbook/ch5apx. html استفاده کنید:
معامله گر | آ | شرح | جف |
میزان موفقیت | 75 ٪ | 50 ٪ | 25 ٪ |
احتمال 10 باخت متوالی | 0. 0001٪ | 0. 1٪ | 5. 6٪ |
بدیهی است که هر چه میزان موفقیت شما بالاتر باشد، درصد بیشتری می توانید در هر معامله ریسک کنید.
به خاطر داشته باشید که با نسبت ریسک به پاداش بالاتر، معاملهگر C تنها به یک برد در 10 معامله نیاز دارد تا به نقطه صفر برسد. در حالی که معامله گر A به پنج برد نیاز دارد. با این حال، اگر نقاط سربه سر را با هم مقایسه کنیم، همچنان واضح است که میزان موفقیت پایین تر به احتمال زیاد از افت رنج می برد.
معامله گر | آ | شرح | جف |
تعداد برد (از 10 معامله) مورد نیاز برای شکست | 5 | 2.5 | 1 |
نرخ موفقیت عادی | 75 ٪ | 50 ٪ | 25 ٪ |
احتمال زیان خالص در 10 معامله | 2. 0٪ | 5. 5٪ | 5. 6٪ |
نرخ موفقیت پایین
اگرچه سیستم معاملاتی شما ممکن است سودآور باشد، اما اگر مستعد کاهشهای بزرگ است، از درصد کمتری از سرمایه در معرض خطر استفاده کنید (مثلاً 1 درصد).
بازگشت به دنیای واقعی
در معاملات واقعی ما با توزیع دو جمله ای کامل مانند مثال بالا مواجه نیستیم:
- سود همه یکسان نیست.
- برخی زیانها بزرگتر از سایرین هستند - زمانی که قیمتها بالا/پایین میشوند، گهگاه ضرر متوقف میشود.
- احتمالات متفاوت است. و
- نتایج بر یکدیگر تأثیر میگذارند - وقتی سهام سقوط میکند، با هم سقوط میکنند.
کوواریانس
بزرگترین نقص در اکثر سیستم های مدیریت ریسک این است که حرکت سهام بر یکدیگر تأثیر می گذارد. معاملات انفرادی مستقل نیستند. بازارها به صورت هماهنگ راهپیمایی می کنند و سهام منفرد به دنبال آن. البته ناهنجاری هایی وجود دارد: سهامی که در بازار نزولی افزایش می یابند یا در وسط بازار صعودی سقوط می کنند، اما تعداد انگشت شماری هستند. اکثریت مانند یک گله گوسفند دنبال می شوند.
توماس دورسی در نمودار پوینت و شکل مثالی از خطرات تأثیرگذار بر سهام معمولی را ارائه می دهد:
ریسک بازار ریسک بخش ریسک سهام | 66% 24% 10% |
خطر حرکت بازار بر علیه شما به وضوح بزرگترین عامل ریسک منفرد است. چگونه در برابر این محافظت کنیم؟
محافظت از سرمایه خود در برابر یک رشته زیان
اگر تعداد زیادی از سهام بانکی را در حین حباب دارایی نگه دارید ، قانون 2 درصد به تنهایی از شما محافظت نمی کند. سهام بیمه در هنگام فاجعه طبیعی ؛یا سهام فناوری در طول رونق Dotcom. ما برای اندازه گیری قرار گرفتن در معرض یک صنعت یا بازار خاص به یک قانون سریع نیاز داریم.
بخش های مستقل
قرار گرفتن در معرض خود را در بخش های خاص صنعت محدود کنید. با این حال ، همه بخش ها به طور برابر ایجاد نمی شوند. گروه های صنعت در بخش مواد اولیه (ICB یا GICS) همبستگی نسبتاً کمی دارند و می توانند به عنوان بخش های جداگانه رفتار شوند ، در حالی که گروه های صنعت در اکثر بخش های دیگر باید به عنوان یک واحد واحد رفتار شوند.
از نمودار فوق می بینیم که مواد شیمیایی و ظروف و بسته بندی ها تمایل به حرکت در یونیسون دارند و احتمالاً باید به عنوان یک بخش صنعت رفتار شوند ، اما سایر شاخص های نشان داده شده به اندازه کافی مستقل هستند که به طور جداگانه تحت درمان قرار می گیرند.
خطر بخش
به عنوان یک قانون شست ، کل سرمایه خود را در هر بخش صنعت به 3 برابر (حداکثر) سرمایه خود در ریسک در هر سهام محدود کنید (به عنوان مثال 6 ٪ از سرمایه خود اگر از قانون 2 درصد استفاده می کنید).
این بدان معنا نیست که شما محدود به نگه داشتن 3 سهام در هر بخش هستید. شما ممکن است سهام چهارم را خریداری کنید که یکی از 3 معاملات اولیه شما دیگر در معرض خطر نباشد (وقتی توقف را بالاتر از نقطه Breakeven خود در تجارت قرار داده اید). و یک پنجم وقتی خطر خود را در تجارت دیگری پوشش داده اید. و غیره
فقط مراقب باشید که خیلی سریع توقف های خود را بالا نبرید. در عجله شما ممکن است خیلی زود متوقف شوید - قبل از شروع روند.
من همچنین پیشنهاد می کنم که اگر توقف های محافظ در 3 معاملات مستقیم در آن بخش (در یک بازه زمانی معقول) انجام شود ، توقف های خود را در تمام موقعیت های یک بخش محکم کنید. منظور من از توقف های محافظ است که در صورت تغییر روند (به عنوان مثال نزدیک به یک MA بلند مدت) ، یک توقف دنباله دار برای خروج از موقعیت شما طراحی شده است. یک دوره زمانی معقول ممکن است از چند روز برای معاملات کوتاه مدت تا چند هفته برای معاملات بلند مدت متفاوت باشد.
خطر بازار
شما می توانید ریسک بازار ما را به روشی مشابه محدود کنید.
کل سرمایه خود را در معرض خطر در بازار بین 5 تا 10 برابر (حداکثر) سرمایه خود در ریسک برای هر سهام (به عنوان مثال 10 ٪ تا 20 ٪ سرمایه خود در صورت استفاده از قانون 2 درصدی) محدود کنید. این درصد را متناسب با مشخصات ریسک خود تنظیم کنید. همچنین ، هرچه مدت زمان کوتاه شما کوتاه تر باشد و میزان موفقیت شما بیشتر باشد ، درصد بیشتری که می توانید به راحتی خطر کنید.
همچنین توصیه میشود در صورتی که توقفهای محافظتی در 5 معامله مستقیم در یک بازه زمانی معقول انجام شود، استاپهای خود را در تمام موقعیتها محکم کنید. توقف های حفاظتی نباید توقف های اصلی باشند که در یک معامله تنظیم شده اند. ممکن است در معامله سود کلی داشته باشید، اما توقف باید نشان دهنده تغییر روند باشد.
خلاصه مدیریت پول
یک قانون کلی برای بازارهای سهام این است که هرگز بیش از 2 درصد از سرمایه خود را در یک سهم ریسک نکنید. این قانون ممکن است برای معاملهگران بلندمدت که از نسبت ریسک به پاداش بالاتر اما از نرخ موفقیت پایینتری برخوردار هستند، مناسب نباشد. این قانون همچنین نباید به صورت جداگانه اعمال شود: بزرگترین ریسک شما ریسک بازار است که در آن بیشتر سهام به صورت هماهنگ حرکت می کنند. برای محافظت در برابر این، سرمایه خود را در هر بخش در معرض خطر و همچنین سرمایه در معرض خطر در کل بازار را در هر زمان محدود کنید.