حاشیه ناخالص در مقابل حاشیه خالص: راهنمایی برای تفاوت های اصلی آنها

  • 2021-09-28

image that states gross margin vs. net margin

مشاغل کوچک بخش اعظم اقتصاد آمریکا را سوخت و بسیاری از صاحبان آنها به نوبه خود با اشتیاق عمیق به خدماتی که ارائه می دهند ، دامن زده اند. اما Passion به تنهایی صورتحساب را پرداخت نمی کند ، همانطور که می گویند - و معیارهای حسابداری یک درک مهم از درک این است که آیا تجارت شما در وضعیت خوبی قرار دارد یا خیر. دو مورد از این چهره های مهم حاشیه ناخالص و حاشیه خالص ، یک جفت نسبت سودآوری کلیدی است که به تعیین سلامت مالی یک شرکت کمک می کند. پیش رو ، در مورد اهمیت هر یک و نحوه استفاده از آنها اطلاعات بیشتری کسب کنید.

حاشیه ناخالص چیست؟

حاشیه ناخالص ، که گاهی اوقات با نام کامل آن با عنوان "حاشیه سود ناخالص" به آن اشاره می شود ، اندازه گیری می کند که پس از حساب کردن هزینه های تولید کالاها و خدماتی که می فروشید ، تجارت شما از این طریق پول خود را ترک کرده است.

حاشیه ناخالص معمولاً به عنوان درصد بیان می شود. به عنوان مثال ، اگر حاشیه ناخالص شما 25 ٪ باشد ، این بدان معنی است که تجارت شما برای هر دلار درآمد 25 ¢ حفظ می کند.

این متریک مهم است زیرا پتانسیل کسب و کار شما را برای کسب سود در شرایط فعلی قیمت گذاری اندازه گیری می کند ، نشان می دهد که آیا می توانید با توجه به هزینه تولید محصول یا خدمات خود و میزان فروش آن به مشتریان ، درآمد کسب کنید. حاشیه ناخالص همچنین می تواند به مشاغل کمک کند تا با گذشت زمان به تغییرات در هزینه های کار و مواد پاسخ دهند.

می توانید حاشیه ناخالص را با این فرمول محاسبه کنید:

[(کل درآمد - هزینه کالاهای فروخته شده) / کل درآمد] x 100 = حاشیه ناخالص

همانطور که مشاهده می کنید ، این یک نسبت ساده است که با استفاده از دو معیار محاسبه می شود. کل درآمد (که به آن فروش خالص نیز گفته می شود) درآمد ناخالص منهای هرگونه بازده یا تخفیف در مورد آنچه می فروشید است. هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) نشان دهنده هزینه های تولید از جمله مواد و نیروی کار است. هر دو این معیارها در صورت سود و ضرر و زیان شرکت یا صورتحساب درآمد یک شرکت گنجانده شده است ، این یک صورت مالی است که درآمد خالص یک شرکت را در یک دوره گزارشگری معین ، مانند یک چهارم یا یک سال نشان می دهد.

یک مثال در اینجا آورده شده است: بیایید بگوییم که یک جواهرساز بوتیک برای سه ماهه چهارم 32،000 دلار درآمد فروش را ایجاد کرده است و هزینه های تولید آن به 14000 دلار اضافه می شود. فرمول حاشیه خالص خواهد بود:

[(32،000 دلار کل درآمد- 14،000 دلار COG) / 32،000 دلار کل درآمد] x 100 = 56 ٪ حاشیه ناخالص

تجارت جواهرات 56 ¢ برای هر 1 دلار درآمد در طول سه ماهه حفظ کرد.

اگر یک تجارت به اندازه نیاز خود سود حاصل نکند ، محاسبه حاشیه ناخالص می تواند به شناسایی هزینه های تولید یا انتخاب قیمت گذاری کمک کند که می تواند منبع مشکل باشد.

حاشیه خالص چیست؟

حاشیه خالص که به عنوان حاشیه سود خالص نیز شناخته می شود، تمام هزینه های کسب و کار را در یک دوره معین به حساب می آورد. این شامل بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS)، اما همچنین هزینه های عملیاتی مانند اجاره و هزینه های اداری، مالیات، استهلاک، و در صورت لزوم، هزینه های غیرعملیاتی یا درآمد مانند کاهش موجودی یا پرداخت های یکباره می شود.

فرمول حاشیه سود خالص به سادگی آن هزینه های اضافی را به فرمول حاشیه سود ناخالص اضافه می کند. برای محاسبه حاشیه خالص:

[(کل درآمد – کل هزینه ها) / درآمد کل)] x 100 = حاشیه خالص

از آنجایی که حاشیه خالص هر ذره از هزینه ها را محاسبه می کند و حاشیه ناخالص فقط COGS را در نظر می گیرد، حاشیه خالص تقریباً همیشه کمتر از حاشیه ناخالص است (برعکس فقط در موارد نادری اتفاق می افتد، مانند یک سرمایه غیرعملیاتی بزرگ، مانند خسارات وارده در یک قانون حقوقی. مورد). اگرچه هر دو معیار مهم هستند، اما حاشیه خالص بینش معنی‌دار و جامع‌تری در مورد دوام مالی و سودآوری اساسی کسب‌وکار شما ارائه می‌دهد.

حاشیه ناخالص در مقابل حاشیه خالص: شباهت ها و تفاوت های کلیدی

ناخالص و حاشیه خالص هر دو معیارهای سودآوری مهمی برای پیگیری صاحبان مشاغل کوچک هستند و با استفاده از فرمول های مشابه محاسبه می شوند. اما حاشیه خالص هزینه‌های اضافی (و ورودی یا خروجی یک‌باره در صورت لزوم) را برای ارائه تصویر کامل‌تری از سودآوری در نظر می‌گیرد، در حالی که حاشیه ناخالص صرفاً بر بهای تمام شده کالاهای فروخته شده متمرکز است.

فرمول های حاشیه سود

  • چگونه آنها مشابه هستند: حاشیه ناخالص و حاشیه خالص نسبت های سودآوری هستند که معمولاً به صورت درصد بیان می شوند و هر کدام درآمد و هزینه ها را در نظر می گیرند.
  • تفاوت آنها: فرمول حاشیه ناخالص اساسی تر است، زیرا به سادگی هزینه کالاهای فروخته شده را از کل درآمد تولید شده کم می کند و سپس آن رقم را بر درآمد کل تقسیم می کند. حاشیه خالص از همان فرمول استفاده می کند، به جز اینکه در نیمه اول معادله چندین خط اضافه می کند تا تمام هزینه های تجاری را از کل درآمد کم کند - از جمله نه تنها COGS بلکه بدهی های مالیاتی، پرداخت های اجاره، استهلاک و سایر موارد عملیاتی یا غیر. هزینه های عملیاتی در یک دوره معین

اطلاعاتی که در اختیار کسب و کارهای کوچک قرار می دهند

  • چگونه آنها مشابه هستند: هم سود ناخالص و هم سود خالص معیارهای کلیدی برای صاحبان مشاغل کوچک هستند و اطلاعات مهمی در مورد سودآوری ارائه می دهند.
  • چگونه آنها متفاوت هستند: حاشیه ناخالص چراغ روشنی را در هزینه کالاهای فروخته شده می درخشد ، زیرا این تنها شکل است که فرمول از کل درآمد کم می کند. این یک بینش کلیدی در مورد تجارت اصلی ارائه می دهد و ممکن است به صاحبان مشاغل کمک کند تا عوامل کنترل خود را در اختیار داشته باشند ، مانند قیمتی که تجارت برای کالاها یا خدمات خود هزینه می کند. حاشیه ناخالص احساس سودآوری بالقوه تجارت را در شرایط فعلی قیمت گذاری فراهم می کند. در عوض ، حاشیه خالص تقریباً همیشه تعداد کمتری دارد زیرا در هنگام کم کردن هزینه ها از کل فروش ، هزینه های کسب و کار را به خود اختصاص می دهد. این متریک تصویری کامل از سودآوری شرکت ارائه می دهد.

حاشیه ناخالص در مقابل سؤالات متداول حاشیه خالص

چرا حاشیه سود خالص "بهتر" از حاشیه سود ناخالص است؟

هر دو معیار می توانند برای صاحبان مشاغل کوچک مفید باشند ، اما حاشیه سود خالص به محاصره سلامت مالی یک شرکت در یک رقم واحد نزدیکتر می شود. این امر به این دلیل است که حاشیه خالص هزینه های کل ، از جمله هزینه کالاهای فروخته شده ، هزینه های عملیاتی مانند پرداخت اجاره ، مالیات ، استهلاک و سایر هزینه ها را در نظر می گیرد. حاشیه ناخالص فقط هزینه کالاهای فروخته شده را در نظر می گیرد ، که برای اطلاع رسانی قیمت گذاری و ارزیابی هزینه های تولید مفید است اما تمام هزینه ها را به خود اختصاص نمی دهد.

آیا حاشیه خالص می تواند بالاتر از حاشیه ناخالص باشد؟

این امکان پذیر است اما بعید به نظر می رسد: حاشیه خالص تمام هزینه ها و عوامل یک بار را بالا می برد ، در حالی که حاشیه ناخالص فقط هزینه کالاهای فروخته شده را در نظر می گیرد ، که فقط برخی از هزینه های مشاغل است. برای افزایش حاشیه خالص ، به طور کلی به یک هجوم یک بار غیرمعمول پول نقد-مانند یک جایزه خسارت در یک پرونده حقوقی-نیاز دارد که تمام هزینه های غیر COG و سپس برخی را جبران کند.

آیا حاشیه سود خالص می تواند خیلی زیاد باشد؟

به طور کلی ، حاشیه سود بالاتر بهتر است زیرا به این معنی است که یک شرکت به طور مؤثر مدیریت هزینه های خود را مدیریت می کند و فروش را تولید می کند.(یک احتیاط: اگر قیمت های شما به حدی زیاد باشد که حاشیه شما بیش از حد به نظر برسد ، ممکن است یک رقیب فرصتی برای ورود به سیستم و زیربنایی شما داشته باشد.) آنچه به عنوان یک حاشیه "خوب" واجد شرایط است ، با این حال ، بنابراین مطمئن شوید که هستید. با توجه به این نکته هنگام مقایسه معیارهای خود با شرکت دیگر.

ناخالص به معنای همه چیز است ، در حالی که NET همان چیزی است که پس از کسر از کل آن باقی مانده است. یک چک چک را در نظر بگیرید: دستمزد ناخالص چیزی است که شما قبل از کسر درآمد کسب می کنید ، در حالی که پرداخت خالص همان چیزی است که شما پس از مالیات ، حق بیمه مراقبت های بهداشتی ، 401 (k) و سایر موارد نگهدارنده دریافت می کنید. هنگام صحبت در مورد حاشیه سود ، حاشیه ناخالص اندازه گیری می کند که پس از حساب کردن هزینه ساخت کالاها و خدمات (COG) که شما می فروشید ، چقدر پول کسب کرده است ، در حالی که حاشیه خالص نه تنها COG بلکه تمام هزینه هایی مانند بدهی های مالیاتی و هزینه های اداری را در نظر می گیردواد

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.