راز میلیارد دلاری

  • 2021-09-8

هزاران کتاب در مورد تفکر میلیونر وجود دارد. دانشی که آنها ارائه می دهند برای رساندن شما به بالاترین رتبه های ثروت کافی نیست. ثروتمندترین افراد زمان ما میلیاردرها هستند. از هر 5 میلیون شهروند جهان فقط 1 نفر به این گروه تعلق دارد. میلیاردرها بسیار نادر هستند و طرز فکر آنها با میلیونرهای معمولی بسیار متفاوت است.

"راز میلیارد دلاری" دانش دست اولی از کارآفرینان میلیاردر را ارائه می دهد که به زبان خودشان گفته می شود. پیش از این هرگز کسی با بیش از 20 میلیاردر خودساخته در سراسر جهان برای یک پروژه کتاب مصاحبه نکرده است. نویسنده سال ها با برخی از بهترین کارآفرینان روی کره زمین کار کرد و اسرار آنها را در 20 اصل ذهنی تقطیر کرد که به آنها امکان داد از صفر شروع کنند و در طول یک عمر میلیاردها دلار ارزش ایجاد کنند.

این کتاب به شما نقشه راه را می دهد تا مسیر آنها را به سوی ثروت و موفقیت بسیار زیاد دنبال کنید.

هیچ کتاب دیگری در هیچ کجای دنیا موجود نیست که حاوی این همه تجربه کارآفرینی، بینش و خرد در آن باشد.»—از پیشگفتار جک کنفیلد، نویسنده پرفروش شماره 1 نیویورک تایمز از مجموعه اصول موفقیت™ و سوپ مرغ برای سری Soul®

این کتاب توسط میلیاردرها توصیه شده است:

به همه کارآفرینان توصیه می کنم که نگاهی به این کتاب هیجان انگیز داشته باشند.-چو تاک وانگ، میلیاردر خودساخته و کارآفرین برتر جهان در سال 2009

رافائل بادزیاگ کتابی [.- چیپ ویلسون، میلیاردر خودساخته، بنیانگذار Lululemon Athletica

"من این کتاب را به شدت توصیه می کنم. این یک کتاب کاملاً تحقیق شده در مورد فلسفه های موفق زندگی است."تونی تان کاکتیونگ، میلیاردر خودساخته و کارآفرین برتر جهان در سال 2004

اطلاعات

تعجب آور است که بدانیم چگونه افکار عمومی در مورد میلیاردرها تحت سلطه کلیشه ها است. یک فرد معمولی اطلاعات کمی در مورد واقعیت خود دارد - دنیایی که تنها 0. 00002٪ از جامعه را نشان می دهد.

این کمبود دانش توسط رسانه‌ها تحریف می‌شود، رسانه‌هایی که بر تصاویر پر زرق و برق و حوادث دراماتیک برای ایجاد و ترویج احساسات حسادت‌آمیز تمرکز می‌کنند. تصویری که رسانه‌ها ترسیم می‌کنند و عموم مردم آن را به عنوان واقعیت پذیرفته‌اند، به‌شدت منحرف است و از واقعیت دور است - حداقل تا آنجا که به میلیاردرهای خودساخته مربوط می‌شود.

بیایید با رد برخی از متداول ترین تصورات غلط شروع کنیم. موارد زیر طعم نوع افرادی را که ما در مورد آنها صحبت می کنیم به شما می بخشد و شما را با دنیای آنها معرفی می کند.

اگر فکر می کنید لازم است شخص در یک کشور ثروتمند و توسعه یافته به منظور تبدیل شدن به یک میلیاردر به دنیا بیاید ، اشتباه می کنید. داستان نارایانا مورتی مثال خوبی را ارائه می دهد.

N. R. Narayana Murthy در سال 1946 در هند ، یکی از فقیرترین کشورهای جهان متولد شد. خانواده نارایانا مبلمان نداشتند. همه نشسته بودند و روی زمین می خوابیدند. پدرش به او توصیه کرد که سرگرمی های خود را با دقت انتخاب کند و مواردی را انتخاب کند که بودجه ناچیز او را تخلیه نمی کند. خواندن ، گوش دادن به موسیقی و صحبت با دوستان به سرگرمی های انتخابی او تبدیل شد. او نتوانست یک روزنامه بخرد ، بنابراین به کتابخانه عمومی می رفت و یک نسخه را در آنجا می خواند.

در اوایل دهه 1980 ، هند نه تنها یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود. همچنین یکی از کشورهایی بود که بیشترین خصمانه برای شرکت آزاد بود. هند دارای یک دولت سوسیالیستی بود که محدودیت ها و مقررات مسخره ای را ایجاد کرده بود که انجام تجارت را تقریبا غیرممکن می کرد. این منجر به فساد شدید شد. مقامات دولتی این قدرت را داشتند که تصمیم بگیرند کدام شرکت ها موفق شوند و کدام یک از آنها شکست می خورند. در نتیجه ، اقتصاد هند خفه شد.

در سال 1981 ، هنگامی که نارایانا مورتی ، به همراه چند شریک ، شرکت نرم افزاری Infosys را تأسیس کرد ، مشکلاتی که با آنها روبرو شدند غیرقابل تحمل به نظر می رسید. کمبود قدرت مکرر این کشور یکی از موانع کمتری بود که در نهایت با آنها روبرو شد.

نارایانا مورتی به من گفت که او باید سه سال و 50 بازدید از دهلی را برای به دست آوردن این مجوز تحمل کند. چارچوب زمانی به سختی به آنچه در این تلاش درگیر بوده است اشاره دارد. Infosys در بنگلور واقع شده بود و دهلی در فاصله 1500 مایل دورتر بود.(برای چشم انداز این ، 200 مایل بیشتر از فاصله از شهر نیویورک تا میامی ، فلوریدا است.) ناریانا نمی توانست پرواز کند ، بنابراین او باید هر دو روز با قطار سفر کند. همانطور که گفته شد ، بوروکراسی به 50 بازدید از دهلی نیاز داشت. اگر ریاضی را انجام دهید ، این معادل 200 روز در کل زمان سفر در یک دوره سه ساله است!

اکنون ، شما احتمالاً از خود می پرسید: در طی سه سال آنها رایانه ای ندارند ، چگونه می توان آنها را برای اجرای یک شرکت نرم افزاری اداره کرد؟چگونه آنها برنامه ریزی کردند؟

این تیم مشتری را در آمریکا پیدا کرد که به آنها اجازه می داد تا در رایانه خود برنامه ریزی کنند. شش نفر از همبازی ها برای کار در این زمینه به ایالات متحده سفر کردند ، در حالی که ناریانا برای پاک کردن تشریفات و تأیید برای وارد کردن رایانه شخصی خود در هند باقی ماند.

ارتباطات یک مشکل دیگر بود. نارایانا به من اطلاع داد که برای دریافت خط تلفن ، پنج تا هفت سال شرکت متوسط طول می کشد. گذشته از عقب ماندگی فن آوری ، دلیل انتظار طولانی این بود که مقامات بازنشسته دولت برای دریافت خطوط تلفن در اولویت قرار گرفتند.

سوال بارز در اینجا: چگونه او با همبستگی و مشتریان خود در ایالات متحده بدون تلفن (و در روزهای قبل از ایمیل) ارتباط برقرار کرد؟

از نارایانا پرسیدم که در صورت نیاز به تماس با او چه اتفاقی افتاده است. او به من لبخند زد و پاسخ داد ، "خوب ، آنها نمی توانند ، آنها فقط نمی توانند."

پس از یک سال تلاش ، آنها سرانجام یک خط تلفن نصب کردند. اما داشتن یک خط تلفن لزوماً به معنای این نیست که آنها نیز می توانند ارتباط برقرار کنند - به ویژه با ایالات متحده. بیشتر اوقات هیچ سیگنالی در خط وجود نداشت. وقتی سیگنال وجود داشت ، معمولاً شلوغ بود.

همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، سه سال طول کشید تا آنها مجوز واردات رایانه را بدست آورند. با این وجود داشتن مجوز به معنای این نیست که آنها بتوانند یک کامپیوتر را تحمل کنند. مسائل پیچیده بیشتر این واقعیت بود که نرم افزاری که آنها ایجاد می کردند به یک مینی رایانه نیاز داشت ، که صدها هزار دلار هزینه داشت - پولی که بنیانگذاران آن را نداشتند. Infosys با 250 دلار پس انداز شده توسط هفت بنیانگذار تأسیس شد. نارایانا مورتی با مشکل دیگری روبرو شد و معجزه دیگری را انجام داد که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

پس از وارد کردن رایانه و نصب رایانه ، شش بنیانگذار برای کار روی آن به هند بازگشتند. اما این هنوز پایان موانع بوروکراتیک آنها برای غلبه بر آنها نبود. آنها اکنون باید بفهمند که چگونه می توانند کدی را که در ایالات متحده به مشتری تولید کرده اند ، بدست آورند. این پیش از اینترنت رخ داده است ، بنابراین به نظر نمی رسد که آنها بتوانند کد را به مشتری ارسال کنند. تنها راه برای انجام این کار در آن زمان صرفه جویی در برنامه در نوار مغناطیسی و ارسال آن از طریق سرویس پستی سنتی بود. از طرف دیگر ، مشتری آن را از نوار مغناطیسی تا رایانه خود بارگذاری کرد. متأسفانه ، این راه حل بین هند و ایالات متحده کار نکرد.

چرا که نه؟از آنجا که هر بسته ای که از هند به ایالات متحده ارسال می شود ، نیاز به گذر از آداب و رسوم هند داشت. برای انجام مراحل گمرکی حدود دو هفته مقامات گمرکی طول کشید. این بدان معنی بود که سه هفته طول کشید تا کد از Infosys در هند به مشتری در ایالات متحده ارسال شود. با هر تغییری که Infosys در برنامه ایجاد شده است ، آنها باید سه هفته دیگر صبر کنند تا بتوانند بازخوردی را از مشتری خود دریافت کنند. نتیجه این بود که مدت زمان پروژه به آنچه به نظر می رسید ابدیت است. این روند غیرقابل قبول و شبیه به یک کارآفرینی حرا-کیری بود. آنها برای سرعت بخشیدن به چرخه تولید خود نیاز به کوتاه کردن زمان حمل و نقل داشتند.

چگونه آنها این را حل کردند؟این تیم با ایده چاپ کد روی کاغذ و فکس کردن آن به ایالات متحده ارائه شد که از طرف دیگر ، یکی دیگر از کارمندان Infosys آن را به صورت دستی از نمابر به رایانه مشتری تایپ کرد. البته ، این کار دستی اضافی نیاز داشت و بدون خطا نبود. اما این به طرز چشمگیری سرعت محموله های نرم افزاری آنها را افزایش داد.

این همه زمانی نبود که به چالش کشیده شود: شرایط را تصور کنید که آنها باید در آن کار کنند و موانعی که برای غلبه بر آنها هنگام ساختن شرکت خود در این کشور در حال توسعه فقیر نیاز داشتند.

من هنگام انجام مصاحبه با ناریانا مورتی ، طعم دست اول از این شرایط را داشتم. در آن زمان ، 45 درجه سانتیگراد (113 فارنهایت) در دهلی بود. این نوع دما دقیقاً برای انجام کارهای فیزیکی یا فکری مساعد نیست. اما مردم هند باید به طور مرتب کار خود را در این شرایط انجام دهند.

امروزه ، Infosys یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین شرکت های هند محسوب می شود و بهترین شرایط کار موجود برای کارمندان خود را ارائه می دهد. و البته ، تهویه مطبوع در مهمانخانه Infosys در دهلی وجود داشت ، جایی که ما مصاحبه را انجام دادیم.

با این وجود ، در طول جلسه قطع برق وجود داشت و سیستم تهویه مطبوع از بین رفت. تلاش های خود ما برای تغییر مجدد آن انجام نشد و دما به سرعت ناراحت کننده شد. نارایانا تیم تعمیر و نگهداری را صدا کرد. بعد از 10 دقیقه از دست دادن ، سرانجام روی آن کلیک کرد. پنج دقیقه بعد ، یک قطع برق دیگر وجود داشت ، و تهویه هوا بار دیگر بیرون رفت. ما تصمیم گرفتیم که آن را تنها بگذاریم زیرا نمی خواهیم دیگر وقت خود را از دست بدهیم.

من فقط نگاهی اجمالی به آنچه زندگی کاری در هند مدرن است ، داشتم. برای آن دسته از خوانندگانی که هرگز چنین فرصتی نداشته اند ، می توانید تصور کنید که ممکن است 30 سال پیش در آن محیط کار کند - وقتی هند و Infosys به مراتب کمتر توسعه یافته بودند؟

امروز ، نارایانا مورتی یک میلیاردر است. Infosys بزرگترین شرکت نرم افزاری در جهان است و از 200000 برنامه نویس استفاده می کند. این بیش از مایکروسافت ، اپل و گوگل است. در سال 2003 ، Narayana Murthy به عنوان کارآفرین جهانی سال - بهترین کارآفرین جهان ، در صورت تمایل ، انتخاب شد.

بنابراین یک اسطوره است که فقط افرادی که در کشورهای ثروتمند و توسعه یافته متولد شده اند می توانند میلیاردرها شوند. در حقیقت ، نه تنها خود نارایانا به میلیاردر تبدیل شده است ، بلکه وی شش نفر از همدستان خود را به میلیاردرها و حداقل 4000 نفر از کارمندان خود در میلیونر تبدیل کرده است.

آنچه اکثر مردم در درک آن ناکام هستند این است که ثروت در کشورهای در حال توسعه بسیار سریعتر از کشورهای صنعتی رشد می کند. در سال 2016 ، تعداد میلیاردرهای آسیا در کل آمریکای شمالی از کل فراتر رفت.

در تحقیقاتم به پدیده میلیاردرهای مهاجر گیر افتادم. بله ، درصد بسیار بالایی از میلیاردرهای خودساخته ، آن را در خارج از کشورهای مبداء خود بزرگ کردند. آنها از کشورهای فقیر یا جنگی که هیچ چیز در دستشان نبود ، آمدند ، اما راه هایی برای ساختن ثروت بزرگ پیدا کردند. ما بعداً در این کتاب با جزئیات بیشتری بحث خواهیم کرد.

اگر فکر می کنید شخص باید در یک خانواده ثروتمند و پشتیبان به دنیا بیاید تا فرصتی برای تبدیل شدن به یک میلیاردر داشته باشد ، احتمالاً از داستان محدمه التراد بی خبر هستید.

Mohed Altrad یک عشایر در صحرای سوریه به دنیا آمد. قبیله بدوئین او در چادرها زندگی می کرد. آنها اردوگاهی را راه اندازی کردند که آب حیوانات را پیدا کردند و تا زمانی که پوشش گیاهی برای حفظ گله های خود کافی باشد ، در آنجا ماندند. سپس آنها چادرها را جمع کردند و در جستجوی مراتع بهتر دورتر حرکت کردند.

هنگامی که محد به دنیا آمد ، پدرش او را نادیده گرفت. او محد و مادرش را از خانه خود بیرون کشید و برادرش را به قتل رساند. محد مجبور شد با مادرش در حاشیه قبیله زندگی کند ، زندگی او چنان بی اهمیت است که هیچ کس حتی روز یا سال تولد خود را یادداشت نمی کند. حتی امروز او نمی داند چه زمانی به دنیا آمده است. او به من گفت که تاریخ هایی که اکنون استفاده می کند اختراع شده است زیرا فرزندانش می خواستند تولد خود را با او جشن بگیرند.

دور از پایان این داستان دیکنزی است. وقتی محد چهار ساله بود، مادرش فوت کرد. مادربزرگش مسئولیت او را بر عهده گرفت و او را با این باور بزرگ کرد که سرنوشت او چوپانی شدن است. او نمی‌خواست او به مدرسه برود زیرا فکر می‌کرد که برای «هیچ کاری» است. موحد هر روز از خانه فرار می‌کرد و با پای برهنه کیلومترها بیابان را به روستای مجاور می‌رفت، جایی که می‌توانست به مدرسه برود.

معلم یک دفترچه و یک مداد به او داد زیرا هیچ کدام از این چیزها را نداشت. او با دست خالی و همچنین پابرهنه به مدرسه رفته بود. تنها چیزی که موحد داشت یک دیلابا (نوعی لباس) پاره بود که سالها قبل از آن بزرگتر شده بود.

در چندین نوبت، محد سعی کرد از پدرش حمایت اولیه برای تأمین مایحتاج ضروری را بگیرد، اما به طور مداوم توسط او طرد و تحقیر شد - حتی گاهی اوقات مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

اما وقتی محد کلاس سوم بود، معجزه ای رخ داد: او هدیه ای از پدرش دریافت کرد - یک دوچرخه قدیمی. این اولین و تنها هدیه ای بود که پدرش به او داد.

با آن دوچرخه، نابغه کارآفرینی موحد برای اولین بار ظاهر شد. او دوچرخه را در ازای هزینه ای به همکلاسی هایش کرایه داد و پول کمی برایش به همراه داشت. زیاد نبود، اما به او اجازه داد تا برخی از وسایل مدرسه را خریداری کند.

موحد با درک این که مدرسه تنها شانس او برای رهایی از سرنوشت زندگی اش بود، سخت درس خواند. به زودی او یکی از بهترین دانشجویان منطقه خود شد و بورس تحصیلی برای تحصیل در خارج از کشور اعطا شد.

سال ها بعد، پس از اتمام تحصیلات، موحد یک شرکت داربست ورشکسته در فرانسه را تصاحب کرد و آن را به یک رهبر جهانی در صنعت تبدیل کرد. در طی 30 سال آینده، او بیش از 200 شرکت را به تجارت خود، گروه آلتراد، اضافه کرد.

امروز موهد آلتراد یک میلیاردر است. در سال 2015، او به عنوان کارآفرین سال جهان انتخاب شد - اگر بخواهید بهترین کارآفرین جهان.

بنابراین، اگر فکر می کنید برای میلیاردر شدن باید در خانواده ای مرفه و حامی به دنیا بیاید، به یک باور غلط چسبیده اید. موحد التراد یک بادیه نشین در حاشیه جامعه در کشوری فقیر به دنیا آمد. خانواده اش او را طرد کردند و می خواستند او چوپان شود. اما این او را در راه رسیدن به موفقیت افسارگسیخته متوقف نکرد و ثابت کرد که می توان آن را انجام داد.

فهرست مطالب

سبک های استناد برای راز میلیارد دلاری نحوه استناد به راز میلیارد دلاری برای لیست مرجع یا کتابشناسی خود: سبک ارجاع خود را از لیست زیر انتخاب کنید و برای تولید یک استناد به "کپی" ضربه بزنید. اگر سبک شما در لیست نیست ، می توانید یک آزمایش رایگان را برای دسترسی به بیش از 20 سبک اضافی از Perlego Ereader شروع کنید.

Badziag ، R. (2019). راز میلیارد دلاری ([نسخه در دسترس]). مطبوعات PANOME. برگرفته از https://www. perlego. com/book/2027599/the-billion-dollar-secret-20-principles-of-fillionaire-wealth-and-success-pdf (اثر اصلی منتشر شده 2019)

بدزیاگ ، رافائل.(2019) 2019. راز میلیارد دلار.[نسخه در دسترس نیست]. مطبوعات PANOME. https://www. perlego. com/book/2027599/the-billion-dollar-secret-20-principles-of-billionaire-wealth-and-success-pdf.

Badziag ، R. (2019) راز میلیارد دلار.[نسخه در دسترس نیست]. مطبوعات PANOME. موجود در: https://www. perlego. com/book/2027599/the-billion-dollar-secret-20-principles-of-fillionaire-wealth-and-success-pdf (دسترسی: 15 اکتبر 2022).

بدزیاگ ، رافائل. راز میلیارد دلاری.[نسخه در دسترس نیست]. Panome Press ، 2019. وب. 15 اکتبر 2022.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.