این استراتژی مقیاس گذاری از مفهوم شکار متوقف برای جمع آوری حرکات کوچک در سطح نقطه محوری استفاده می کند.
این سطوح می توانند مانند آهنرباهای قدرتمند عمل کنند و عملکرد قیمت را به سمت آنها بکشند. تنها کاری که باید انجام دهیم استفاده از این قدرت برای رسیدن به اهداف سود ما دوباره و دوباره است ...
اول ، بیایید ببینیم که نقاط محوری چیست ...
نقاط محوری سطح روزانه ای هستند که می توانید بر اساس قیمت های بالا ، پایین و نزدیک روز گذشته روی نمودار خود بکشید. من در اینجا به محاسبه نمی شوم (در این پست می توانید جزئیات بیشتری را پیدا کنید) ، زیرا بیشتر بسته های نمودار به طور خودکار این موارد را برای شما جلب می کنند.
آنها معمولاً به شکل پنج خط می روند - نقطه محوری مرکزی ، دو سطح مقاومت در بالای آن و دو سطح پشتیبانی از زیر آن.
آنها چیزی شبیه به این خواهند بود ...
آنچه احتمالاً در این نمودار متوجه خواهید شد این است که چگونه قیمت این سطوح را در آغوش می گیرد ، اما خیلی سریع بین آنها حرکت می کند. البته ، این همیشه اینگونه نیست ، اما اگر در برخی از نمودارهای تاریخی حرکت کنید ، خواهید دید که چند بار در واقع اتفاق می افتد.
اینجا چه خبره؟
خوب ، نقاط محوری سطح پشتیبانی و مقاومت هستند. بسیاری از معامله گران از آنها برای قرار دادن توقف ها و اهداف سود استفاده می کنند ، بنابراین مناطق اطراف آنها با این سفارشات روبرو هستند.
نتیجه این است که وقتی بین نقاط محوری حرکت می کنید ، سرعت حرکت قیمت را به دست خواهید آورد. اما از آنجا که از این سطوح دور می شوید ، آنها را "چسبناک" خواهید دید زیرا بسیاری از سفارشات در حال خارج شدن هستند.
و این به ما فرصت مقیاس بندی ما می دهد ...
با نزدیک شدن قیمت ها به یک سطح محوری ، وجود همه آن سفارشات معامله گران در اطراف خود قرار داده است به این معنی است که این سطح قیمت مغناطیسی را در اختیار دارد.
ما می خواهیم از آن به نفع خود استفاده کنیم.
بنابراین ، با نزدیک شدن قیمت به نقطه محوری ، می توانیم تجارت را بر این فرض قرار دهیم که قیمت به سمت آن حرکت می کند و به آن سطح می رسد.
این تکنیک فقط برای استراتژی های کوتاه مدت و از نوع مقیاس کار خواهد کرد ، زیرا ما باید به اندازه کافی نزدیک باشیم تا بتوانیم آن "آهنربا" را احساس کنیم. دقیقاً چقدر به نوسانات آن بازار بستگی دارد ، اما من در مورد تعداد انگشت شماری از پیپ ها صحبت می کنم.
در اینجا نمودار 5 دقیقه ای در GBPUSD وجود دارد. من یک باند خاکستری 7 را به هر طرف از سطح محوری مرکزی و سطح R1 اضافه کرده ام تا واضح تر نشان دهد که چگونه قیمت با این سطوح تعامل دارد ...
آنچه در اینجا می توانیم ببینیم فرصت های مختلفی برای فروش یا خرید GBPUSD است زیرا سطح محوری نزدیک است ، با سطح واقعی خود به عنوان هدف سود.
چند بار می توانیم این ترفند را از هر سطح بازی کنیم؟
خوب ، همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید ، قیمت می تواند دوباره و دوباره با نقاط محوری تعامل داشته باشد ، اما در نظر داشته باشید که هر بار که در سطح تلفیق می شود ، سفارشات بیشتری در حال خارج شدن است. من توصیه می کنم که حریص نباشیم - اگر می توانید سیگنال های نشان داده شده را از یک نمودار در یک روز دریافت کنید ، باید بسیار زیبا انجام شود ...
(شایان ذکر است که در نمودار GBPUSD در بالا ، که دقیقاً همان نوع ادغام در حدود شماره دور 1. 2950 نیز اتفاق می افتد.)
چگونه می توان این استراتژی مقیاس گذاری را کار کرد
دانش ما مبنی بر اینکه امتیازات محوری به عنوان آهنربا به قیمت کار می کنند ، همان چیزی است که در اینجا "لبه" به ما می دهد - این بدان معنی است که ما به نفع خود شانس را به دست آورده ایم.
اما ، مانند هر ترفند تجاری ، مهم است که به یاد داشته باشید که بازارها به همراه برنامه های ما برای بیشتر اوقات بازی نمی کنند.
بنابراین ، برای ایجاد یک ترفند تجاری مانند این به یک استراتژی سودآور ، ما باید روی مشخصات ریسک خود کار کنیم.
از کجا ضرر و زیان خود را کاهش خواهیم داد؟
موارد زیادی وجود دارد که بازار نتواند یک نقطه محوری را لمس کند ، یا فقط از آن هزینه ای را به خود اختصاص می دهد - بنابراین ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که می خواهیم به اندازه کافی برندگان خود را جبران کنیم تا آن بازنده ها را جبران کنیم. این به معنای کاهش ضرر و زیان سریع است - اگر آهنربا کشیده نشود ، ما نمی خواهیم ضرر کنیم.
ما همچنین باید هزینه گسترش را در نظر بگیریم. همانطور که در پست گذشته خود ذکر کردم [پیوند] ، این می تواند یک بخش بزرگ از حرکت در تجارت مقیاس پذیر باشد ، بنابراین از اسکالپ هایی که بسیار کوچک هستند ، خودداری کنید و به بازارهایی که دارای گسترش بسیار محکم هستند ، بچسبید.
در اینجا یک مثال دیگر است. در این حالت به دنبال 6 حرکت PIP است ، با سطح توقف 6 پیپ را دور کنید.
آنچه در اینجا می بینید این است که چگونه فقط یک تفاوت کوچک در هدف سود و فاصله متوقف می تواند همه تفاوت در سودآوری را ایجاد کند. بعلاوه ، فقط بخشی از PIP با هزینه گسترش اضافی می تواند نتیجه را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین ، چگونه می توانیم این ترفند را باهوش تر کنیم؟
در اینجا چند روش وجود دارد که می توانیم این را اصلاح کنیم ...
• پیوند هدف سود/فاصله توقف به نوسانات ساز و عرض نقاط محوری. دانستن دامنه متوسط واقعی بازار مورد نظر شما ضروری است. خوشبختانه ، نقاط محوری به طور طبیعی راهنمایی برای نوسانات به ما می دهند - اگر نقاط محوری خیلی محکم باشند ، فقط جایی برای گرفتن این حرکات وجود ندارد - مسافتی که ما در حال جابجایی هستیم نباید درصدی از شکاف بین فاصله بینمحور
• اضافه کردن یک شاخص نوسان ساز برای محرومیت از معاملات که در آن حرکت نشان می دهد که قیمت به جای سطح محوری از آن دور می شود.(این می تواند به ما اجازه دهد برش های دوم ، سوم ، چهارم پای را بدست آوریم که قیمت ها واقعاً در یک نقطه محوری گیر شوند.)
این استراتژی مقیاس گذاری فقط یک مکان شروع برای تجارت موفقیت آمیز این حرکات است ، اما نگاه کردن به این نمایشنامه ها در بازه های زمانی کوتاه تر یک زمینه آموزش باورنکردنی برای تصمیم گیری سریع و خواندن بازارها است.