مدیران نمونه کارها متخصصانی هستند که با هدف دستیابی به اهداف سرمایه گذاری مشتریان خود ، اوراق بهادار سرمایه گذاری را مدیریت می کنند. در سالهای اخیر ، مدیر نمونه کارها به یکی از مشاغل پرطرفدار در صنعت خدمات مالی تبدیل شده است. در این مقاله به این سؤال پاسخ خواهیم داد ، مدیر نمونه کارها چه کاری انجام می دهد؟
دو نوع مدیران نمونه کارها وجود دارد که از نظر نوع مشتریانی که در آن خدمت می کنند متمایز است: فردی یا نهادی. هر دو نوع مدیر نمونه کارها برای برآورده کردن اهداف درآمدی برای مشتری های مربوطه خود خدمت می کنند.
مدیر نمونه کارها چه کاری انجام می دهد؟- سبک های مختلف سرمایه گذاری
سبک سرمایه گذاری به طور کلی به فلسفه سرمایه گذاری اشاره دارد که یک مدیر در تلاش خود برای افزودن ارزش از آن استفاده می کند (به عنوان مثال ، بازده معیار بازار را شکست داد). برای پاسخ به این سؤال ، "یک مدیر نمونه کارها چه کاری انجام می دهد؟" ، ما باید به سبک های مختلف سرمایه گذاری که ممکن است استفاده کنند نگاه کنیم. برخی از دسته از سبک های اصلی سرمایه گذاری شامل کوچک در مقابل بزرگ ، ارزش در مقابل رشد ، فعال در مقابل منفعل و حرکت در مقابل کنسول است.
- سبک های کوچک در مقابل بزرگ به اولویت سهام شرکتهای کوچک (سرمایه گذاری در بازار) یا سهام بزرگ مربوط می شود.
- ارزش در مقابل سبک های رشد بر اساس اولویت بین تمرکز بر ارزیابی فعلی در مقابل تجزیه و تحلیل متمرکز بر پتانسیل رشد آینده است.
- سبک های سرمایه گذاری فعال در مقابل منفعل به سطح نسبی سرمایه گذاری فعال اشاره می کنند که مدیر نمونه کارها ترجیح می دهد در آن شرکت کند. مدیریت پرتفوی فعال با هدف بهتر از شاخص های معیار ، در حالی که سرمایه گذاری منفعل با هدف مطابقت با عملکرد شاخص معیار است.
- Momentum vs Contriar Style بیانگر اولویت مدیر برای تجارت با یا در برابر روند غالب بازار است.
مدیر نمونه کارها چه کاری انجام می دهد؟-فرایند مدیریت نمونه کارها شش مرحله ای
بنابراین دقیقاً چگونه مدیران نمونه کارها در مورد دستیابی به اهداف مالی مشتریان خود پیش می روند؟در بیشتر موارد ، مدیران نمونه کارها شش مرحله زیر را برای افزودن ارزش انجام می دهند:
شماره 1 هدف مشتری را تعیین کنید
مشتریان فردی به طور معمول سرمایه گذاری های کمتری با افق زمانی کوتاه تر و خاص تر دارند. در مقایسه ، مشتریان نهادی مبلغ بیشتری را سرمایه گذاری می کنند و به طور معمول افق سرمایه گذاری طولانی تری دارند. برای این مرحله ، مدیران با هر مشتری ارتباط برقرار می کنند تا بازده مورد نظر خود را تعیین کنند و اشتهای یا تحمل را به خطر بیاندازند.
شماره 2 کلاسهای بهینه دارایی را انتخاب کنید
سپس مدیران مناسبترین طبقات دارایی (مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات، سهام خصوصی و غیره) را بر اساس اهداف سرمایهگذاری مشتری تعیین میکنند.
شماره 3 تخصیص دارایی استراتژیک (SAA)
تخصیص دارایی استراتژیک (SAA) فرآیند تعیین وزن برای هر طبقه دارایی – به عنوان مثال، 60٪ سهام، 40٪ اوراق قرضه - در پرتفوی مشتری در ابتدای دوره های سرمایه گذاری است، به طوری که مبادله ریسک و بازده پرتفوی است. سازگار با خواسته مشتریپرتفوی ها نیاز به تعادل مجدد دوره ای دارند، زیرا وزن دارایی ها ممکن است به دلیل بازده غیرمنتظره از دارایی های مختلف به طور قابل توجهی از تخصیص های اولیه در افق سرمایه گذاری منحرف شود.
شماره 4 تخصیص دارایی تاکتیکی (TAA) یا تخصیص دارایی بیمه شده (IAA) را انجام دهید
هر دو تخصیص دارایی تاکتیکی (TAA) و تخصیص دارایی بیمه شده (IAA) به روشهای مختلف تعدیل وزن داراییها در پرتفوی در طول یک دوره سرمایهگذاری اشاره دارند. رویکرد TAA بر اساس فرصتهای بازار سرمایه تغییراتی ایجاد میکند، در حالی که IAA وزن داراییها را بر اساس ثروت موجود مشتری در یک مقطع زمانی معین تنظیم میکند.
یک مدیر پورتفولیو ممکن است انتخاب کند که TAA یا IAA را انجام دهد، اما نه هر دو را همزمان، زیرا این دو رویکرد منعکس کننده فلسفه های سرمایه گذاری متضاد هستند. مدیران TAA به دنبال شناسایی و استفاده از متغیرهای پیش بینی کننده هستند که با بازده سهام آتی مرتبط هستند و سپس تخمین بازده مورد انتظار را به تخصیص سهام/ اوراق قرضه تبدیل می کنند. از سوی دیگر، مدیران IAA تلاش میکنند تا با تلاش برای اطمینان از اینکه ارزش پرتفوی هرگز کمتر از کف سرمایهگذاری مشتری (یعنی حداقل ارزش پرتفوی قابل قبول آنها) نمیافتد، محافظت نزولی برای سبدهایشان به مشتریان ارائه دهند.
5 مدیریت ریسک
با انتخاب وزنها برای هر طبقه دارایی، مدیران پورتفولیو بر میزان 1) ریسک انتخاب امنیت، 2) ریسک سبک و 3) ریسک TAA کنترل میکنند.
- خطر انتخاب امنیت از اقدامات SAA مدیر ناشی می شود. تنها راهی که یک مدیر پورتفولیو می تواند از ریسک انتخاب امنیت جلوگیری کند، نگه داشتن یک شاخص بازار به طور مستقیم است. این تضمین می کند که بازده طبقه دارایی مدیر دقیقاً با معیار کلاس دارایی یکسان است.
- ریسک سبک از سبک سرمایه گذاری مدیر ناشی می شود. به عنوان مثال ، مدیران "رشد" اغلب بازده معیار را در بازارهای گاو نر ضرب و شتم می کنند اما نسبت به شاخص های بازار در بازارهای خرس ، تحت تأثیر قرار می گیرند. برعکس ، مدیران "ارزش" اغلب برای ضرب و شتم بازده شاخص معیار در بازارهای گاو نر تلاش می کنند ، اما مرتباً میانگین بازار را در بازارهای خرس ضرب می کنند.
- مدیر فقط می تواند با انتخاب همان ریسک سیستماتیک - بتا (β) - به عنوان شاخص معیار ، از خطر TAA جلوگیری کند. مدیر با انتخاب این مسیر و در عوض شرط بندی در TAA ، مدیر در حال قرار گرفتن نمونه کارها در سطح بالاتری از نوسانات است.
#6 عملکرد را اندازه گیری کنید
عملکرد اوراق بهادار را می توان با استفاده از مدل CAPM اندازه گیری کرد. اقدامات عملکرد CAPM می تواند از رگرسیون بازده اضافی نمونه کارها در بازده اضافی بازار حاصل شود. این خطر سیستماتیک (β) ، بازده مورد انتظار ارزش افزوده نمونه کارها (α) و ریسک باقیمانده را به همراه دارد. در زیر محاسبات نسبت Treynor و نسبت شارپ و همچنین نسبت اطلاعات وجود دارد.
نسبت Treynor ، به عنوان TP = (RP-RF)/ β محاسبه می شود ، میزان بازده اضافی به دست آمده را با در نظر گرفتن یک واحد اضافی از خطر سیستماتیک اندازه گیری می کند.
نسبت شارپ ، به عنوان SP = (RP-RF)/ σ ، که در آن σ = stdev (RP-RF) محاسبه می شود ، بازده اضافی در واحد خطر کل را اندازه گیری می کند.
مقایسه نسبت های Treynor و Sharpe می تواند به ما بگوید که آیا یک مدیر در حال انجام بسیاری از خطرهای غیر سیستماتیک یا احمقانه است. با تنوع سرمایه گذاری در داخل نمونه کارها می توان خطرات ایدیوسنکراتیک را مدیریت کرد.
نسبت اطلاعات به صورت IP = [(RP-RF)-β (RM-RF)]/ω = α/Ω محاسبه می شود ، جایی که ω خطر غیر سیستماتیک را نشان می دهد. از آنجا که شمارنده ارزش افزوده است ، و مخرج ریسکی است که برای دستیابی به ارزش افزوده در نظر گرفته می شود ، این مفیدترین ابزار برای ارزیابی پاداش به ریسک ارزش یک مدیر است.
بیشتر بدانید!
با تشکر از خواندن این نمای کلی ، "یک مدیر نمونه کارها چه کاری انجام می دهد؟"برای ادامه برنامه ریزی و آماده سازی برای حرفه ای در مدیریت نمونه کارها ، لطفاً این منابع اضافی را ببینید: