بحث در مورد اینکه آیا تجزیه و تحلیل اساسی یا فنی روش برتر در تجارت یا سرمایه گذاری است هرگز به پایان نمی رسد. در این مقاله ، من هر دو نوع تجزیه و تحلیل را توضیح می دهم ، جوانب مثبت و منفی آنها را تشریح می کنم ، و چگونه می توان از هر کدام استفاده کرد. در ادامه بخوانید تا دانش را برای ایجاد مسیر تجارت خود کشف کنید.
تجزیه و تحلیل فنی چیست؟
تجزیه و تحلیل فنی فرایندی است که شرکت کنندگان در بازار مالی از داده های قیمت تاریخی بازار ، الگوهای نمودار ، شاخص های فنی و روند پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
شاخص ساده متحرک (SMA) که هدف آن تثبیت داده های قیمت تاریخی در طی یک دوره مشخص است تا به معامله گران در شناسایی روندهای بالقوه و نقاط ورود کمک کند.
طیف گسترده ای از شاخص های فنی وجود دارد که همه آنها مقادیر نوسان را بر اساس محاسبات قیمت های تاریخی نشان می دهند. تحلیلگران فنی معتقدند که حرکات قیمت آینده می تواند تا حدی با حرکات قیمت گذشته پیش بینی شود. تحقیقات دانشگاهی زیادی از این امر در مورد حرکت یا روند در بازارهای بزرگ سوداگرانه مایع پشتیبانی می کند.
تجزیه و تحلیل اساسی چیست؟
تجزیه و تحلیل اساسی به بررسی محیط اقتصادی و سیاسی در مورد دارایی و تلاش برای استفاده از این امر برای قضاوت در مورد اینکه آیا دارایی بیش از حد است یا تحت ارزش است ، بررسی می کند. سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار بیشتر با این سبک اساسی تجزیه و تحلیل آشنا خواهند بود. در فارکس ، یک تحلیل اساسی از دلار آمریکا به داده های کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی ایالات متحده و نرخ تورم و همچنین سیاست پولی بانک مرکزی ایالات متحده ، فدرال رزرو ، به ویژه تصمیمات مربوط به نرخ بهره می پردازد. بسیاری از این نقاط داده در تقویم های اقتصادی آزاد در دسترس مشخص شده و ممکن است از طریق سایت های مهم مالی قابل دسترسی باشد.
تجزیه و تحلیل اساسی معمولاً نشانگر تغییر عمده قیمت است که به طور غیر منتظره یک روند را معکوس می کند. به عنوان مثال ، اقتصادی را تصور کنید که تورم و نرخ بهره پایین باشد. سپس داده های جدید تورم منتشر می شود که به طور غیر منتظره ای افزایش تورم را نشان می دهد ، که در آن زمان در نسخه بعدی تکرار می شود ، ناگهان این احتمال را ایجاد می کند که بانک مرکزی نرخ بهره خود را افزایش دهد تا سعی در سرکوب تورم در حال افزایش داشته باشد. این می تواند یک محرک اساسی برای افزایش ارزش نسبی ارز اقتصاد باشد. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که تجزیه و تحلیل اساسی می تواند به دلیل تعامل اغلب پیچیده بین تغییرات در داده های اقتصادی و سیاست های پولی ، چالش برانگیز باشد. ممکن است فکر کنید که افزایش تورم باید به طور منطقی ارزش یک ارز را کاهش دهد ، اما اگر به نظر می رسد که احتمال بیشتری برای فشار آوردن یک بانک مرکزی به سمت پیاده روی نرخ بهره خود داشته باشد ، تأثیر متضاد دارد.
تجزیه و تحلیل کمی چیست؟
تجزیه و تحلیل کمی تکنیکی است که از ریاضیات برای تولید تجزیه و تحلیل آماری برای کاهش چشم انداز به یک مقدار عددی استفاده می کند. این ممکن است برای تجزیه و تحلیل اساسی یا فنی اعمال شود. به عنوان مثال ، تجزیه و تحلیل کمی از داده های قیمت تاریخی ممکن است مقدار 1 را به دارایی اختصاص دهد که قیمت آن حداقل 10 ٪ در طی یک ماه گذشته افزایش یافته است ، اگر افزایش بین 5 ٪ تا 10 ٪ و غیره باشد. و تصمیمات تجاری یا سرمایه گذاری را بر اساس این درجه بندی ها بگیرید. تجزیه و تحلیل کمی از داده های اساسی ممکن است ارزش 1 را به اقتصادی اختصاص دهد که نرخ تورم بالاتر از 8 ٪ است ، ارزش 2 اگر بین 5 تا 8 ٪ و غیره باشد. مقادیر حاصل از این شاخص ها.
چه موقع از تجزیه و تحلیل فنی اساسی در مقابل استفاده کنید؟
تحلیل تکنیکال روش قابل اعتماد تری نسبت به تحلیل بنیادی برای پیش بینی حرکات آتی قیمت است، حداقل زمانی که برای روند / حرکت اعمال می شود. پیشبینی صحیح تغییرات در سیاستهای بانک مرکزی ممکن است قدرتمندتر باشد، اما اجرای آن بسیار سخت است. به عنوان مثال، هر کسی که حداقل تجربه خواندن نمودار را داشته باشد، میتواند به نمودار قیمت نگاه کند و بگوید که آیا قیمت طی شش ماه گذشته افزایش یافته است، و آیا به شدت یا ضعیف بوده است. دستیابی به یک کنترل خوب در مورد تأثیر متقابل بین نقاط داده اقتصادی و سیاست های بانک مرکزی به عنوان داده ها بسیار پیچیده تر است. متأسفانه، به بسیاری از معاملهگران مبتدی آموزش داده میشود که تسلط بر تحلیل بنیادی مهم است، اما تنها رابطه ساده بین قیمت و دادههای بنیادی در نرخ بهره است، و از نظر تاریخی در فارکس کمتر از حرکت قیمت در ارزهای اصلی مانند دلار آمریکا یا دلار آمریکا پیشبینیکننده بوده است. یورو.
با این حال، تحلیل بنیادی می تواند به عنوان یک فیلتر عالی عمل کند. این بدان معنی است که تجزیه و تحلیل تکنیکال در قالب اندیکاتورهای حرکت می تواند یک سیستم موثر برای ورود به تجارت به شما ارائه دهد، اما شما می توانید در معاملاتی که تحلیل بنیادی شما با تحلیل تکنیکال موافق است، ریسک بیشتری داشته باشید.
تعداد بی نهایتی از رویکردها و ترکیب های تحلیل تکنیکال وجود دارد که می توان از آنها برای معامله استفاده کرد و شروع با یک پایه خوب از ابزارهای فنی به هر معامله گر کمک می کند تا سبک معاملاتی شخصی خود را پیدا کند. سبک تحلیل تکنیکی من ترکیبی از اقدامات قیمت و حداکثر یک یا دو شاخص حرکتی است که برای بازه های زمانی بالاتر در جفت ارزهای اصلی فارکس اعمال می شود، اما هر معامله گر پس از یک دوره تحقیق و آزمایش عملی، بهترین گزینه را پیدا می کند. استفاده من از تحلیل تکنیکال اول و تحلیل فاندامنتال در مرحله دوم تنها یک راه برای استفاده از این دو روش است. هیچ "اندازه یکسانی برای همه" یا قوانین ثابتی در مورد اینکه چه زمانی باید استفاده شود وجود ندارد، اما مهم است که هدف و مفروضات پشت روش هایی را که می خواهید به کار ببرید، درک کنید.
چگونه تحلیل بنیادی را یاد بگیریم؟
نرخ بهره
نرخ تورم
پیش بینی بانک مرکزی
هر نقطه داده باید فضایی برای دو ورودی داشته باشد: پیشبینی اجماع و دادههای واقعی. شما باید بتوانید هر دو را از تقویم های اقتصادی خوب برای یک دوره تاریخی نسبتا طولانی بدست آورید.
ورودیهای اضافی را اضافه کنید: تغییر قیمت سبد ارز پس از انتشار دادهها در ماه آینده، و اینکه آیا دادهها بیش از حد پیشبینی شده یا کمتر عمل کردهاند.
از طریق صفحه گسترده اجرا کنید و ببینید که آیا متوجه هرگونه الگویی شده اید یا خیر. به عنوان مثال ، هنگامی که نقاط داده بالاتر از پیش بینی شده است ، آیا قیمت افزایش یافته است؟
همانطور که قبلاً نیز گفتم ، تجزیه و تحلیل فنی بسیار ساده تر و آسان تر از تجزیه و تحلیل اساسی است که اغلب بیشتر از یک علم است. نکته اصلی که باید مراقب باشید ، جای تعجب است ، به خصوص هنگامی که بانک های مرکزی مجبور می شوند ناگهان رویکرد را تغییر دهند. اینها می توانند شروع تغییرات عمده روند را ایجاد کنند و به شما اطمینان می دهند که از شاخص های فنی در همان جهت پیروی کنید و سعی کنید برای طولانی مدت ادامه دهید. هنگامی که با موفقیت انجام شد ، این می تواند سود بزرگی به همراه داشته باشد.